مرجع: Life Hacker
نویسنده: Deborah Skolnik
تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۳۹۵
مدت مطالعه: حدود ۶ دقیقه
از تأثیر تبلیغات تجاری روی بچهها نگرانید و میخواهید کودکتان را در برابر سیل عظیمی که هر روز «پول» را اولویت بنیادین زندگی و برتر از دیگر ارزشهای فردی و اجتماعی معرفی میکند، محافظت کنید؟ فرانسیس والفیش (Frances Walfish) روانشناس خانواده پیشنهادهایی برای شما دارد.
خانم والفیش، نویسندهی کتاب والدین خودآگاه با اشاره به اینکه تربیت کودکان در این روزها بر محرکهای مادی مثل اسباببازی و لباس متمرکز است میگوید: «امروز، بیش از هر زمان دیگری جنسها مستقیماً به خود کودکان عرضه میشوند و آنها روزانه مخاطب مستقیم آگهیها و پیامهای تبلیغاتی بیشماری هستند. آنچه از این پیامها جذب میکنند این است که پول خرج کردن و در اختیار داشتن چیزها مایهی عزت نفس و خرسندی است. والدین هم اغلب خستهاند و نمیخواهند مدت کوتاهی که با فرزندشان میگذرانند صرف بحث و جدل و مخالفت با خرید آنچه بچهها میخواهند شود؛ به همین دلیل معمولاً در قبال درخواستهای مادی بچهها نه نمیگویند. آنها نیز همگام با بازار و رسانهها در ایجاد این باور که «داشتن هر آنچه میخواهم، حق من است» سهیم هستند.
اما سؤال اینجاست که چهطور میشود از تبدیل بچهها به افرادی پولپرست و دچار مادهگرایی جلوگیری کرد. خانم روانشناس میگوید هیچ وقت برای به کار بردن این شش راهکار دیر نیست.
خوشگذرانیهای ارزان
وقتی بدون خرید و پول خرج کردن با بچهها بازی میکنید، به آنها یاد می دهید که «پول و مالاندوزی» با «خوشگذرانی و خوشحالی» الزاماً ارتباط ندارند. مثلاً با هم برقصید، آواز بخوانید، دستهجمعی نقاشی کنید، یا با حضور بزرگترهای خانواده اسم و فامیل بازی کنید.
عادت قدردانی
به بچهها یاد بدهید که هر روز دستکم یک چیز را که از داشتن یا انجام آن خوشحال و قدرداناند نام ببرند. تمرکز روی تجربههای مثبت شادی را تقویت میکند و این در مبارزه با مادیگرایی و طمع بسیار مهم است. یک روانشناس، مادهگرایی را واکنشی به احساس کمبود، عقدهی ناشی از فقدان کامیابی و تلاش برای جستن خوشحالی در جایی خارج از داشتهها و توانمندیهای فرد میداند.
سرگرمیهای دو نفره به مثابه جایزه
جایزه در ازای انجام یک کار خوب یا دستیابی به یک موفقیت فقط خرید عروسک و ماشین و بازی کامپیوتری نیست. میتوانید وقتتان را به بچهها هدیه دهید و با آنها به موزه یا هر جای دیگری که دوست دارند، بروید. در واقع بهجای اینکه آنها را با جایزههای مادی تشویق کنید، با تجربههای تازه تحسینشان کنید. بچهها از جلب توجه والدین و اطرافیانشان لذت میبرند و یاد میگیرند که برای گذراندن وقت با کسانی که دوستشان دارند، ارزش قائل شوند.
خودتان مادهگرا نیستید؟
وقتی پول برای والدین مهمترین اولویت زندگی است، نمیتوان از کودک انتظار داشت مادیات را در اولویت قرار ندهد. هرچند به نظر میرسد گفتوگوی دائم دربارهی ماشین لوکس همسایه یا خانهی بزرگ و سفرهای پر خرج و کفشها و لباسهای گرانقیمت دوستان و آشنایان و غبطه خوردن به حال «پولدارترها» بیضرر به نظر میرسد، اما روی کودکان تأثیر شگرفی دارد و نظام ارزشی آنها را شکل میدهد. پس خودتان را کنترل کنید و از بیان چنین افکاری بپرهیزید. آنها بیشک طرز فکر والدینشان را در پیش میگیرند.
محبت و کمک به دیگران
محبت کردن و کمک به دیگران دامنهی شفقت بچهها را وسعت میدهد و سبب میشود زندگی را چیزی فراتر از «من» ببینند. این کمک و محبت ممکن است کارهایی کوچک و به ظاهر بسیار ساده باشد، مثل کمک به کودکان کوچکتر از خودشان در پارک یا احوالپرسی از همسایه سالمند. این رفتارها توجه کودک به نیازهای دیگران و راههای کمک به رفع آن نیازها جلب میکند و در نهایت باعث میشود کودک فقط به رفع نیازهای فردیاش نپردازد.
شفافسازی ارزشهای اساسی
درباره آنچه برایتان مهم است با آنها گفتوگو کنید. از فرزندتان بپرسید پنج ارزش یا عامل مهم اخلاقی در نظر او چیست؟ و بعد درباره آنچه در نظام ارزشی شما اهمیت دارد صحبت کنید. گفتوگو را متناسب با سن و رشدیافتگی کودک پیش ببرید. مثلاً اگر همدلی در صدر نظام ارزشی شما است از آنها بپرسید چهطور میشود این ارزش را در مدرسه یا محله پیاده کرد؟ قبل از آن باید منظورتان از همدلی را روشن و واضح برایش بگویید و حواستان باشد که در عمل مبنی بر همین ارزشها رفتار کنید. با پافشاری بر این ارزشها به آنها یاد میدهید که مسائلی فراتر از مادیات در زندگی اهمیت دارند و این درسی گرانبها است.