مرجع: Child Development Institute, Child Mind Institute
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۹۶
مدت مطالعه: حدود ۱۰ دقیقه
معلمها معمولاً اولین افرادی هستند که احتمال وجود اختلال یادگیری در کودک را تشخیص میدهند. آنها بیواسطه و مستقیم شاهد فرآیند یادگیری در کودک هستند، وضعیت درسی او را بهطور مستمر نظارت میکنند و تماشاگر دائم رفتارهای کودک هستند، از این رو، نشانههای اختلال یادگیری در کودک را روشنتر از دیگران در مییابند. در بخش اول این نوشتار به نشانههایی اشاره میکنیم که در شناسایی اختلال یادگیری کمک میکنند و در بخش دوم به راهکارهایی میپردازیم که معلمان با استفاده از آنها میتوانند فرآیند یادگیری را در کودکان دارای اختلال یادگیری تسهیل کنند.
برخی از نشانههای اختلال آشکار هستند، مثل وقتی که کودک در خواندن پیشرفت نمیکند یا \هرچه تلاش میکند جدول ضرب را یاد نمیگیرد. اما اختلالهای یادگیری نشانههای ظریفتری هم دارند.
تواناییهای بهکار گرفته نشده
یکی از نشانههای اختلال یادگیری این است که فرد توانایی دارد اما در حد توانایی خود موفق نمیشود. در این حالت بین آنچه دانشآموز میتواند انجام دهد و آنچه در واقعیت انجام میدهد، تفاوت است. برخی شکلهای بروز این شکاف اینها هستند:
- دانشآموز انشاهای خیلی خوبی مینویسد اما در انجام تکالیف ساده ریاضی مشکل دارد.
- دانشآموز در کلاس به سؤالها خیلی خوب جواب میدهد، اما نمیتواند مشقهایش را بنویسد.
- دانشآموز در برخورد فردی بسیار باهوش است اما نمرههای خوبی نمی گیرد.
تلاش نکردن
کودکان و نوجوانانی که در مدرسه عملکرد خوبی ندارند، اغلب تنبل، بیانگیزه یا بدون پشتکار تلقی شوند اما این وضعیت ممکن است نشانهی وجود اختلال یادگیری باشد. در واقع کودکانی که اختلال یادگیری دارند ممکن است به سختی تلاش کنند اما شکست بخورند یا تلاش کنند کمبود خود را پنهان کنند.
گیج بودن
ابهام و سردرگمی دانشآموز و نیاز او به هدایت مستقیم و دائمی برای انجام کارهای ساده در کلاس درس اغلب بیتوجهی تعبیر میشود اما این گیجی و سردرگمی ممکن است نشانهی اختلال در «حافظهی فعال» باشد. حافظهی فعال مرکز نگهداری، پردازش و ایجاد اطلاعات جدید است. این اختلال با چنین نشانههای قابل تشخیص است:
- دشواری در پیروی از دستورات به خصوص وقتی دانشآموز اطلاعاتی را برای اولین بار میشنود یا باید مراحل زیادی را به خاطر بسپارد.
- خیالپردازی و در رویا فرورفتن.
- مشکل در یادآوری تکالیف و مسئولیتها یا انجام آنها.
پنهان کردن
بچههایی که اختلال یادگیری دارند، اغلب فکر میکنند دچار ناتوانی یا کمبودی هستند و تلاش میکنند آن را از همکلاسیها و معلمان پنهان کنند. اما حتی اگر هم با تلاش زیاد بتوانند خود را به بچههای دیگر برسانند، باز هم عزتنفسشان آسیب میبیند. اگر دانشآموزی در کلاس خیلی خجالتی است، مثلاً پشت سر دیگران قایم میشود، ته کلاس مینشیند یا تلاش میکند در معرض سؤالهای معلم نباشد، همهی اینها ممکن است نشانهی وجود اختلال یادگیری باشد.
شلوغ کردن
پنهان کردن کمبودها همیشه به شکل انزوا و در سایه ماندن بروز نمیکند. گاهی بچه ها برای پنهان کردن کمبودهایشان شلوغ میکنند، مسخرهبازی در میآورند یا وانمود میکنند باحالتر از آن هستند که در کلاس همکاری کنند یا توجه نشان دهند.
انجام ندادن تکالیف
دانشآموزانی که اختلال یادگیری دارند اغلب تکالیفشان را به سختی انجام میدهند یا اصلاً انجام نمیدهند. این مسأله ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد.
- ممکن است دانشآموز از تحویل کار ناتمام یا بیکیفیت خجالت بکشد.
- دانشآموزانی که مشکل حافظه و سازماندهی دارند ممکن است به کل تکالیف را فراموش کنند. حتی وقتی مشق را مینویسند هم گاهی فراموش میکنند آن را به مدرسه بیاورند.
زمانبندی
مدیریت زمان، تغییر و ساختاربندی از دیگر نشانههای اختلال یادگیری است و با این نشانهها قابل تشخیص است:
- کودکی که همیشه برای انجام کارها، چه نوشتن مشقها باشد و چه پوشیدن کفش، مدت زیادی لازم دارد.
- دانشآموزی که پدر و مادرش میگویند مشق نوشتنش ساعتها طول میکشد.
- بچهای که همیشه دیر به کلاسها و مدرسه میرسد.
اضطراب امتحان
بیشتر بچهها گهگاه اضطراب امتحان دارند اما اگر دانشآموزی بیشتر از دیگران مضطرب شود و این اضطراب شکل غیرطبیعی به خود بگیرد، ممکن است نشانهی اختلال یادگیری باشد. اضطراب غیر عادی چنین ویژگیهایی دارد:
- دانشآموز همیشه برای تمام کردن به موقع امتحان به مشکل بر میخورد و تقلا میکند و به طور معمول به زمان بیشتری نیاز دارد.
- دانشآموز همیشه آخرین نفر است که تکالیفش را تمام میکند.
- دستخط بسیار بد و آشفته دارد.
- پیش از امتحان اضطراب شدید دارد.
- دانشآموز با وجود درس خواندن بیشتر، همچنان امتحانها را خراب میکند.
احساسات شدید
برای کودکانی که اختلال یادگیری دارند مدرسه فضایی است که شرم، خجالت و حرمت نفس پایین را تشدید میکند. بنابراین دانشآموزانی که بیشتر اوقات ناراحت، افسرده، کلافه یا مضطرب هستند ممکن است اختلال یادگیری داشته باشند. از سوی دیگر اختلال یادگیری در اغلب موارد با ناتوانی در کنترل احساسات همراه است، از اینرو افرادی با این اختلال نمیتوانند احساسات خود را مدیریت کنند و همین سبب میشود احساسات به اشکال شدیدی مثل گریه کردن یا جیغ زدن بروز پیدا کند.
اجتناب کردن
دانشآموزانی که اختلال یادگیری دارند به دلیل احساسات منفی و غیرقابل کنترلی که به آنها اشاره شد، اغلب تلاش میکنند از موقعیتهای دشوار در مدرسه اجتناب کنند. بنابراین این ویژگیها در آنها بیشتر دیده میشود:
- غیبت زیاد.
- مریض شدن در روزهای امتحان یا روزهایی که تکالیف مهمی باید انجام شود.
- امتناع از شرکت در فعالیتهای چالشبرانگیز.
- زیاد رفتن به دستشویی در زمان امتحان یا انجام تکالیف سخت.
راهکارهای عملی برای کنترل دانشآموزان دارای اختلال کمتوجهی یا اختلالهای یادگیری
ایدههایی برای بچههای کمتوجه
- پیش از سؤال پرسیدن چند ثانیه مکث کنید و تعلیق ایجاد کنید.
- بعد از یاد دادن یک موضوع یکی از شاگردان را تصادفی انتخاب کنید که موضوع را تکرار کند.
- پیش از شروع درس جدید بگویید که بعد از یاد دادن آن از یک نفر سؤال خواهید کرد که چه گفتید.
- از دانشآموزی که حواسش نیست یک سؤال ساده، حتی بیارتباط با درس، بپرسید.
- نزدیک به کودک حواسپرت بایستید و موقع درس دادن شانه او را لمس کنید.
- موقع درس دادن در کلاس راه بروید و روی کتاب او پاراگرافی را که در حال درس دادنش هستید، نشان دهید.
- مشقها و درسها را کوتاه کنید.
- یکی در میان فعالیتهای فکری و فیزیکی در نظر بگیرید.
- از راههای متفاوت مثل نمایش فیلم، اجرای نمایش توسط بچهها، پخش صدا و تصویر، فلشکارت یا فعالیتهای کوچک گروهی برای انتقال مفاهیم و دادهها استفاده کنید.
- مراحل انجام کارها را به صورت ساده و مشخص توضیح دهید.
- با صدای ملایم راهنمایی کنید.
- از همکلاسیها یا بچههای کلاس بالاتر به عنوان کمک دانشآموز استفاده کنید.
ایدههایی برای بچههایی که رفتار تکانشی (عجول و هیجانی – impulsive) دارند
- تا جایی که میتوانید به آنها توجه کنید.
- قواعد حاکم بر کلاس را روشن کنید.
- زمانهایی برای صحبت اختصاصی با این دانشآموزان در نظر بگیرید و بر مشابهت خودتان با او تمرکز کنید.
- بعد از سوال پرسیدن ۱۰ تا ۱۶ ثانیه برای پاسخ زمان بدهید.
- اگر دانشآموز پاسخ نامربوط داد برای پیدا کردن ارتباط پاسخ او با سؤال پرسوجو کنید.
- از بچهها بخواهید پیش از پاسخ دادن، سؤال را تکرار کنند.
- یک داستان معروف را انتخاب کنید و از کل کلاس بخواهید هر یک قسمتی از آن را بگویند.
- قبل از شروع هر موضوع تازه از بچهها بخواهید هر آنچه در مورد موضوع میدانند بگویند.
- داستانهایی متشکل از واقعیت و خیال تعریف کنید و از بچهها بخواهید داستان را نقد کنند و قسمتهای واقعی و خیالی را تفکیک کنند.
- اگر دانشآموزی دروغ گفت و حرفی خلاف واقع زد، او را مجبور نکنید اعتراف کند.
- چیزهایی که باعث حواسپرتی دانشآموزان میشود را از کلاس بیرون ببرید.
- مشقهای مفصل و تکالیف طولانی ندهید.
- بر ارزش دقیق بودن در مقابل سریع بودن تأکید کنید.
- از روی ساعتی که در کلاس است، به دانشآموزان بگویید برای هر کاری چهقدر وقت دارند.
- از بچهها بخواهید کارهایی که انجام دادهاند را در یک مجموعه نگه دارند.
- با استفاده از فهرست، تقویم، نمودار، جدول، عکس و غیره برنامهریزی را در دانشآموزان تشویق کنید.