تربیت بدون تهدید، رشوه، فریاد و تنبیه

مرجع: PBS Kids و Positive Discipline

تاریخ انتشار: ۱۵ شهریور ۱۳۹۶

مدت مطالعه: حدود ۱۰ دقیقه

وقتی کودک را تنبیه می‌کنیم، آنچه باقی می‌ماند احساسات جریحه دار شده، اشک و عصبانیت و فشار خون بالا است. در حالی‌که برای تربیت کردن لازم نیست همواره در حال جنگ باشیم و خط و نشان بکشیم؛ می‌‌توان کودک را بدون تهدید، رشوه دادن، داد و فریاد و تنبیه بدنی هم تربیت کرد. 

اغلب روان‌شناسان و متخصصان تربیت کودک، رفتارهای تنظیمی (discipline) را جایگزینی مناسب برای روش‌های اغلب مرسوم می‌دانند. آن‌ها معتقدند تنظیم، بر خلاف تنبیه، کارکرد آموزشی دارد، از فشار بر والدین و همچنین کودک می‌کاهد و به جای محکوم کردن، به کودک کمک می‌کند دلیل اشتباه بودن رفتارهایش را بشناسد. 

اما چه‌طور می‌شود رفتارهای تنظیمی را در پیش گرفت و به مرور تنبیه کلامی، بدنی یا روانی را با رفتارهای تنظیمی جایگزین کرد؟ به خاطر داشتن چند مشخصه اساسی و واکنش نشان دادن بر مبنای آن‌ها به ما کمک می‌کند در بازخوردهای تنظیمی ماهرتر شویم و به‌تدریج از دنیای تنبیه، به دنیای تنظیم کوچ کنیم.

احساسات کودک را به رسمیت بشناسید

کودکان باید بیاموزند داشتن احساسات مختلف عادی است و برای بروز احساسات منفی، مانند احساسات مثبت، روش‌های سازنده‌ای وجود دارد. به رسمیت شناختن احساسات کودک به او یاد می‌دهد چه‌طور با حس خود کنار بیاید. اولین قدم این است: تلاش برای وارونه جلوه دادن احساسش را متوقف کنید؛ مثلاً اگر فرزندتان برادر کوچکش را کتک می‌زند و می‌‌گوید «ازش متنفرم»، نگویید «نه! تو ازش متنفر نیستی، خیلی دوستش داری». در عوض، با بیان جمله‌ای مانند «برادر کوچیکا بعضی وقتا خیلی آدم رو اذیت می‌کنن! اما کتک زدن هم راه حل خوبی نیست» احساس او را به رسمیت بشناسید. به رسمیت شناختن به معنای تأیید یا درست و سازنده نشان دادن آن رفتار نیست.

تقویت مهارت فاصله‌گذاری میان احساس و عمل تعیین‌کننده است. بچه‌ها باید یاد بگیرند فقط بر اساس احساس‌شان عمل نکنند. عصبانیت و ناراحتی از برادر کوچک احساس است و زدن او عمل. وقتی احساس کودک به رسمیت شناخته می‌‌ شود و فرصت آرام شدن پیدا می‌ کند، می‌ تواند به شکل مناسب‌تری عمل کند. پس از به رسمیت شناختن احساس او می‌توان گفت: «می‌‌‌‌‌دونم از دست برادر کوچیکت خیلی ناراحتی، اما نمی‌تونم اجازه بدم بزنیش. بیا با هم احساس‌مون رو نقاشی کنیم.» این کار به او فرصت می‌دهد آرام شود. افزون بر این‌ها، با بازشناسی تفاوت میان احساس و عمل، مقاومت کودکان در قبال ناملایمات بالاتر می‌رود.

دروغ نگویید

خیلی وقت‌ها «یک دروغ کوچک» مشکل ناسازگاری کودک را حل می‌کند و به ظاهر بی‌ضرر است، حتی ممکن است تا مدت‌ها دست شما رو نشود. وقتی کودک نمی‌خواهد به مدرسه برود یا شب بخوابد، ممکن است وسوسه شوید و بگویید: «الآن می‌گم آقا گرگه بیاد ببردت!» اما این روش‌های ترساندن کودک دیر یا زود لو می‌رود و این شمایید که اعتبار خود را نزد کودک از دست می‌دهید. به جای این‌ها با کودک همدلی کنید. مثلاً بگویید: «می‌دونم بعضی روزا دلت نمی‌خواد بری مهد، منم بعضی روزا دوست ندارم برم سر کار!».  

به جای کودک، خود را کنترل کنید

کودکان معمولاً بازتاب رفتارهای پدر و مادر هستند. داد، فریاد در پی دارد و سیلی، لگد! اگر دوست نداریم بچه‌ها کاری را انجام دهند، نباید همان کار را در حضورشان انجام دهیم. اگر کار به جای باریک کشیده، تا ۱۰ بشمارید، چند نفس عمیق بکشید یا از محیط دور شوید تا خشم‌تان فروکش کند. اگر کودک به سنی رسیده که بتواند تنها بماند، به اتاق دیگری بروید. اگر کوچک است و شخص دیگری در خانه هست، کودک را به او بسپارید و چند دقیقه به اتاق دیگر بروید. بگذارید کودک هم بفهمد گاهی وقت‌ها نیاز دارید تنها باشید. 

به قول و قانون‌تان وفادار بمانید

اگر می‌خواهید بچه‌‌ها هیچ‌‌‌گاه به حرف شما گوش ندهند و به اصطلاح تره برای شما خورد نکنند، به قوانین و مقرراتی که تعیین کرده‌اید بی‌توجه باشید. کودک باید یاد بگیرد کار بد و نقض قول و قرارها، عواقب بدی دارد. اگر اسباب‌بازی‌‌‌هایش را به  سوی دیگران پرت می‌کند، صرفاً گفتن اینکه «نکن، می‌ریم خونه‌ها!» فایده‌ای ندارد. کودک این تهدید توخالی را چنین تعبیر می‌کند: «می‌تونم بازم اسباب‌بازی‌هام رو پرت کنم. مامان فعلاً پا نمیشه.» 

اگر فرزندتان رفتار ناشایستی داشت و آن‌چه را پیش‌تر درباره‌اش حرف زده بودید نادیده گرفت، اول تذکر بدهید و بعد یک واکنش تنظیمی فوری داشته باشید. مثلاً اگر بچه دیگری را گاز گرفت، شانه‌هایش را بگیرید و بی‌عصبانیت، تهدید یا تحقیر بگویید این رفتار قابل قبول نیست و نباید تکرار کند. اگر دوباره تکرار کرد، او را از محل دور کنید، درباره‌ی اثر ناخوشایند عملش بر کودک دیگر چند جمله بگویید و از او بخواهید در آرام کردن و کاهش درد هم‌بازی‌اش وارد عمل شود، مثلاً کیسه‌ی یخ را روی محل گاز گرفتگی نگه دارد و پس از آرام شدن او، عذرخواهی کند. این واکنش معمولاً باعث می شود بارهای بعد هم با یک اشاره کوچک مثل «یادته دفعه‌ی پیش که علی رو گاز گرفتی چی شد؟»، کودک رفتار خود را قطع کند. 

به رفتارهای مثبت توجه کنید، نه رفتارهای منفی

معمولاً کودکان برای جلب توجه دیگران دست به کارهای عجیب و غیرمعمول می‌زنند. بهتر است به رفتارهایی که دوست ندارید، واکنش نشان ندهید و به جای اینکه مدام بگویید چه کار نکن، رفتارِ مثبتِ جایگزین پیشنهاد دهید. کودک غرغر می‌‌کند و نق می‌زند؟ به‌جای عصبانی شدن و واکنش نشان دادن به بهانه‌گیری‌های او سر صحبت درباره‌ی کارهای مثبتی که به تازگی کرده را باز کنید؛ این‌که متوجه رفتارهای کوچک او شده‌اید نیاز او به توجه را پاسخ می‌دهد. اگر همچنان بهانه‌جویی می‌کند، بگویید مادامی‌که بهانه می‌گیرد از نیاز و احساس واقعی‌اش بی‌خبر می‌مانید و کاری از دست‌تان بر نمی‌آید. از او بخواهید بگوید چه احساسی دارد و چه می‌خواهد. اگر می‌توانید حدس بزنید، سؤال‌های مستقیم‌تر بپرسید؛ مثلاً «خوابت می‌آد؟ گرسنه‌ای؟ این غذا رو دوست نداری؟ سرد/گرمته؟ دوست داری بغلت کنم؟».

«نه» و «نکن» را حذف کنید

کودکانی که دائم «نه» و «نکن» می‌شنوند، به تدریج بار دستوری آن‌ها را نادیده می‌گیرند. به جای اینکه به کودک بگویید این کار را نکن، رفتار مثبتی به او پیشنهاد دهید. مثلاً اگر کودک در مغازه شلوغ می‌کند، می‌شود از او خواست «وسایل توی چرخ خرید رو مرتب بچین» یا «برو پنج تا پرتقال بردار». اگر کودک جیغ‌زنان دور خانه می‌‌دود، می‌شود گفت «ببینم بلدی روی نوک پا تند تند راه بری و همه‌ی لِگوهات رو بیاری وسط فرش؟»

رشوه ندهید

رشوه دادن از آسان‌ترین راه حل‌ها است؛ یک شیرینی در برابر پایان دادن به گریه، شکلات در برابر تقسیم اسباب‌بازی‌ها با بچه‌های دیگر؛ اما این پیام را هم می‌دهد که «رفتار خوب به خودی خود کافی نیست و برای خوب بودن باید پاداش گرفت».

به‌جای گفتن «اگر امشب خونه خاله‌اینا دختر خوبی باشی، برات اسباب‌بازی می‌خرم»، می‌توانید بگویید «هفته‌ی قبل خونه‌ی خاله تو در آرامش با بچه‌ها بازی کردی و من هم تونستم با بقیه معاشرت کنم و کلی بهم خوش گذشت. ازت می‌خوام امشب هم مثل قبل آروم باشی». بیش از آن‌که روی نظر خود درباره‌ی رفتارهای کودک مانور دهید یا در ازای رفتارهای مثبت به او پاداش دهید، به اثری که روی شما یا دیگران گذاشته اشاره کنید. لازم است بداند رفتارهای هر کدام از ما روی دیگران اثر می‌گذارد و شما قدردان رفتارهای سازنده‌اش هستید. البته این به معنای احساسی که در شما برانگیخته نیست. مثلاً گفتن جملاتی مثل چون آرام بودی من و پدرت بهت افتخار کردیم یا خوشحال‌مان کردی ممکن است اثر عکس بگذارد و این تلقی را در ذهن کودک ایجاد کند که برای ایجاد احساس مثبت در شما باید خودش را نادیده بگیرد یا سانسور کند. بهتر است روی اثر بیرونی کارش متمرکز بمانید تا روی احساسی که در شما ایجاد کرده است.

ریشه رفتارها را پیدا کنید

اگر ریشه‌ی رفتار کودک را بیابید، احتمال این‌که بتوانید راه حلی برای مشکل پیدا کنید بیشتر است. به‌جای تهدید یا تنبیه بچه‌ای که خواهر نوزادش را می‌زند، به دنبال چرایی رفتارش باشید؛ می‌خواهد جلب توجه کند؟ احساس تنهایی و طردشدگی دارد؟ وقت زیادی پای تلفن گذرانده‌اید یا مدت زیادی مشغول آماده کردن غذا بوده و از او غافل شده‌اید؟ وقتی دلیل را یافتید، فکر کنید چه‌طور می‌توانید این عامل را در رفتار خود رفع کنید و اکنون به فرزندتان پاسخ مناسب دهید.