مرجع: The Conversation
نویسنده: David Miller
تاریخ انتشار: ۱۶ اسفند ۱۳۹۹
مدت مطالعه: حدود ۷ دقیقه
کودکان از همان سالهای اولیهی کودکی یاد میگیرند که «علم» را به «مردان» پیوند دهند. بیش از ۴۰ سال پیش، وقتی از دانشآموزان دبستانی در آمریکا و کانادا خواستند یک دانشمند را نقاشی کنند، کمتر از یک درصد آنها دانشمند زن را به تصویر کشیدند. پژوهش تازهی که در مجلهی اجوکیشنال سایکولوژی منتشر شد نشان میدهد که کلیشههای مرتبط با جنسیت و علم تا همین امروز در سراسر دنیا پابرجا هستند.
من و همکارانم با بررسی اطلاعاتی از حدود ۳۵۰ هزار فرد در ۶۶ کشور دنیا متوجه شدیم که این دست کلیشهها و باورهای قالبی حتی در کشورهایی مانند نروژ و سوئد که برابری جنسیتی در آنها بیشتر است، بسیار رایجاند. این انگارهها به این دلیل مهماند که بر رفتارها و تصمیمهای ما -مثل اظهار نظرهایی که زنان را نادیده میگیرند یا سوگیری جنسیتی به نفع مردان به هنگام استخدام- اثر میگذارند.
شناسایی مشکل یک سوی قضیه است. در سوی دیگر با این سؤال روبهرو هستیم که چهطور میشود این باورها را تغییر داد به نحوی که این معادلهی نابرابر در حوزهی علم دگرگون شود؟
زنان بیشتر، کلیشههای ضعیفتر
خبر خوب اینکه کلیشهها یا استریوتایپهای جنسیتی-علمی (gender-science stereotypes) در کشورهایی که تعداد زنان شاغل در حوزههای علمی بیشتر است، به مراتب ضعیفتر است. مثلاً در کشورهایی که تعداد دانشجویان دخترشان در رشتههای علمی بیشتر است، کلیشههای جنسیتی-علمی در هر دو سطح «آشکار» (explicit) و «نهان» (implicit) قدرت کمتری دارند.
حذف استریوتایپها یا تقویت آنها؟
برجسته کردن نمونههایی از زنان دانشمند میتواند به تضعیف کلیشههای فراگیر کمک کند. اما از سوی دیگر، دادههای تجربی به ما نشان میدهند که استادان زن در دانشگاهها اغلب تأثیر کمی روی کلیشههای جنسیتی-علمی دارند. آلیس ایگلی (Alice Eagly) استاد روانشناسی دانشگاه نورثوسترن میگوید: «صرفاً نشستن سر کلاس ریاضی با یک استاد زن بهطور کلی برای تغییر استریوتایپهای جنسیتی کافی نیست.»
تحقیق دیگری نشان میدهد اگر دانشجویان با استادشان احساس نزدیکی و همدلی نکنند، شرکت در کلاسهای شیمی و مهندسی که استاد انها زن است، حتی میتواند کلیشههای جنسیتی-علمی را تقویت کند.
یک پژوهش دیگر دربارهی افزایش علاقهمندی دختران به علوم کامپیوتری و مهندسی از این حکایت دارد که نگرش استاد و پیامهایی که منتقل میکند به مراتب بیش از جنسیت او اهمیت دارد. این البته فقط به دانشگاه محدود نمیشود. مطالعهای که روی دختران کودکستانی انجام شده به ما میگوید اضطراب معلم روی دستآوردها و عملکرد ریاضی شاگردانش اثر میگذارد و باعث تقویت کلیشههای جنسیتی-علمی در ذهن دانشآموزان میشود.
مارشا لین (Marcia Linn) استاد رشد و شناخت در دانشگاه کالیفرنیا-برکلی میگوید: «خوشبختانه معلمها میتوانند از طریق درگیر کردن دانشآموزان در تحلیل نمونههای متنوع دانشمندان زن، به تضعیف انگارههای غالبی مرتبط با نقش زنان در علم کمک کنند. وقتی بچهها به مثالهایی از دانشمندان زن دسترسی داشته باشند و بتوانند این اطلاعات را در مقایسهها و تحلیلهایشان دخالت دهند، میتوانند در دیدگاهشان نسبت به موضوع بازنگری کنند و به مرور باورهایشان تغییر میکند.»
البته وارد کردن مثالها و داستانهایی دربارهی دانشمندان به برنامهی آموزشی کلاس فواید دیگری هم دارد. طبق مطالعهای دربارهی علاقهی دانشآموزان به فیزیک، هرچه دانشآموزان اطلاعات بیشتری دربارهی تلاشهای دانشمندان برای حل چالشهای تحقیق داشته باشند، علاقهشان به علم و درک آنها از فرآیندهای علمی بیشتر میشود.
دیدن همکاران و همتایان زن هم میتواند به تضعیف کلیشههای جنسیتی-علمی کمک کند. مثلاً وقتی دانشجویان رشتهای مثل بیولوژی که تعادل جنسیتی در آن بیشتر است را با دانشجویان رشتهی فیزیک که تعداد مردان در آن زیادتر است مقایسه کردند، دیدند کلیشهها و سوگیریهای آشکار جنسیتی در میان دانشجویان رشتهی بیولوژی ضعیفتر از دانشجویان فیزیک است.
این پژوهشها به ما یادآوری میکنند که استریوتایپهای جنسیتی-علمی، درست مانند ریشهی کلمهی «stereo» از زبان یونانی، سفت و سخت و جامد و پایدارند. البته یافتههای پژوهشهای بینالمللی سویهای خوشبینانه دارند و به ما میگویند دیدن زنان بیشتر در حوزهی علم و تکنولوژی سبب میشود استریوتایپهای جنسیتی-علمی با وجود پایداریشان، تغییر کنند. با این حال باید به خاطر داشت که تغییر باورهای فرهنگی امری زمانبر است.
برای تسریع تغییر در فرهنگ عمومی ما به چیزی فراتر از تکمثالهایی از زنان برجسته در حوزهی علم مثل ماری کوری نیاز داریم. صرفاً تهیهی فهرستهایی از زنان دانشمند موفق کافی نیست، باید این نمونهها را به پیامهای فرهنگی متنوع تبدیل کنیم. دیزنی جونیور (Disney Junior) {شبکهی تلویزیونی متعلق به شرکت والتدیزنی که برای کودکان و نوجوانان برنامه تولید میکند. م.} به تازگی اعلام کرد در همکاری با گوگل و ناسا قصد دارد شخصیتهای تلویزیونیای از دختران و پسران علاقهمند به برنامهنویسی و علوم فضایی خلق کند.
این تلاشها تحسینبرانگیزند، ولی تلاشها و اقدامهای بیشتری برای افزودن زنان دانشمند به دیگر محصولات و تولیدات فرهنگی مثل اخبار، مقالههای خبری، فیلمهای سینمایی و کتابهای درسی نیاز است. برای اینکه صحبت دربارهی یک زن دانشمند غیرمعمول به نظر نرسد به چنین تلاشهایی نیاز داریم.