مرجع: Positive Discipline و Teacher Vision
تاریخ انتشار: ۴ مهر ۱۳۹۶
مدت مطالعه: ۹ دقیقه
تنظیم رفتار دانشآموزان در کلاس و مدرسه به معنای برآوردن خواستها و انجام دستورهای معلم و مدیر و ناظم نیست. تنظیم رفتار یعنی ایجاد فضایی که در آن یادگیری مثبت رخ میدهد، نه معلم و نه شخص دیگری دانشآموزان را کنترل نمیکند، بلکه عادت به ایجاد نظم از درون در آنها نهادینه میشود. حالا سؤال این است که چهطور میشود این نظم درونی را ایجاد کرد؟ چهطور میشود رویکرد کنترلی را وانهاد، بدون امر و نهی و بینیاز به چوبِ نمره و اخراج، کلاس را اداره کرد و فضایی با کمترین تنش برای یادگیری ایجاد کرد؟ آیا میشود بچهها را در ایجاد چنین فضایی درگیر کرد و مشارکت داد؟
آنچه در ادامه می خوانید به ما کمک میکند به پاسخ سؤالهای بالا نزدیک شویم:
مطمئن شوید حواس همه جمع است
پیش از شروع درس و رسمیت یافتن کلاس همهی دانشآموزان باید در جای خود باشند و توجه کنند. اینکه همزمان با آنها و میان همهمهشان صدایتان را بلند کنید و آنها در مقابل فریاد «ساکت!» یا «تا ساکت نشین درس رو شروع نمیکنیم!» از سوی شما، دستبهسینه شوند، به معنای این نیست که حواس همهشان جمع شده است. برداشت دانشآموزان از چنین رفتارهایی معمولاً این است: «اشکالی ندارد موقع صحبت معلم حرف بزنم». حواس بچهها را با صحبت از وضعیت هوا، راهبندان صبح، فیلم سینمایی دیشب یا خبر داغ روز جلب کنید و بعد از چند دقیقه گفتوگو، درس را شروع کنید.
منصف باشید
قاطعیت و تنظیمگری معلم بر دانشآموزان اثر منفی ندارد، آنچه آزارشان میدهد و نه فقط بر کلاس که بر ارتباط معلم و شاگرد اثر منفی میگذارد رفتار غیرمنصفانه و جانبدارانه است. اینکه تعدادی از شاگردان همواره از موهبتهای «نورچشمی بودن نزد معلم» برخوردار باشند، از مصادیق بارز رفتار نابرابر و غیرمنصفانه در کلاس است و عامل ایجاد احساساتی مثل حسادت، نارضایتی و ناراحتی در گروهی که کمتر مورد توجهاند. این فقط به معنای خودداری از تبعیض در کلاس نیست، حتی رفتارهای ظریفی مثل همیشه لبخند زدن به شاگردی که نمرههای بهتری میگیرد و نگاه عاری از احساس به شاگردی که نمرهی ریاضیاش معمولاً پایین است، مصداقی از رفتار نابرابر در کلاس است.
برای پیشگیری از این وضعیت، موقعیتهای برابر ایجاد کنید تا همه فرصت مشارکت داشته باشند. مثلاَ اسامی دانشآموزان را برای کارهای مختلف از درون یک جعبه بیرون بکشید تا انتخابها تصادفی باشند. در جریان کلاس از خودتان بپرسید «آیا به نظر و سؤالهای همهی بچهها به یک اندازه اهمیت دادم؟ برای همه وقت گذاشتم؟ به همه به یک اندازه لبخند زدم؟ همه را به یک اندازه تشویق کردم؟ در هفته/ماه اخیر همه بچهها را مخاطب قرار دادهام؟». این را گوشه ذهن داشته باشید که آموزگاران مانند هنرپیشهها باید احساسات خود را در کلاس درس، معاشرت با دانشآموزان و نمره دادن به آنها کنترل کنند.
فعال باشید
تمام مدت جلوی کلاس ننشینید، در کلاس و میان دانشآموزان راه بروید، به همهی دانشآموزان نگاه کنید و گاه لبخند بزنید. حتی میتوانید از راه رفتن به سمت دانش آموزانی که شلوغ میکنند یا ایستادن کنار صندلی آنها به عنوان روش ساکت کردنشان استفاده کنید. عامل بسیاری از شلوغیها و رفتارهای عجیب بچهها، نیاز به توجه بزرگترها است.
تذکر ندهید
حواس دانشآموز پرت است؟ وسط درس دادن شما به کار دیگری مشغول است؟ دقیقاً همان کاری را میکند که قرار بود نکند؟ کماثرترین و مخربترین راه این است که مستقیم و با عتاب و خطاب بگویید «نکن» و جلوی باقی بچهها خجالتش دهید. رفتار مؤثر و تنظیمی در این شرایط گوشزد کردن غیر مستقیم و آرام است. مثلاً در کلاس ریاضی مشغول تدریس واحدهای اندازهگیری هستید و حرف زدن نیما با بغلدستیاش، هم حواس شما را پرت کرده و هم نظم کلاس را به هم ریخته، به جای گفتن «باز داری حرف میزنی و حواس من و بقیه رو پرت میکنی. از کلاس برو بیرون.» میتوانید بگویید «بیاین قد نیما رو به سانتیمتر و اینچ اندازه بگیریم و ببینیم چه تفاوتی داره. نیما بیا اینجا بایست …». به این ترتیب هم پچپچ کردن متوقف شده، هم نیما فهمیده که شما متوجه کارش شدهاید و هم نظم کلاس حفظ شده است. گفتوگوی خصوصی بعد از کلاس با نیما میتواند این روش تنظیمی را تکمیل کند.
گفتوگوی بازدارنده به جای توبیخ
رفتاری از دانشآموزتان سر زده که باید بیدرنگ متوقف شود و دیگر تکرار نشود؟ به جای توبیخ او در جمع، فرصت یک گفتوگوی دو نفره را ترتیب دهید. گفتوگوی بازدارنده باید بلافاصله پس از رفتار نامناسب انجام شود و تا آنجا که میشود خلاصه و خصوصی باشد. هرچه فاصلهی زمانی گفتوگو با رفتار ناشایست کمتر باشد، احتمال اینکه فکر کند از کارش چشمپوشی کردهاید، کمتر است. هر چه این گفتوگو طولانیتر شود، دانشآموز را بیشتر از درس دور کردهاید و این میتواند برای او در حکم جایزه باشد. مثلاً دانشآموز وسط درس با گوشی تلفن همراه مشغول است، بهتر است به او نزدیک شوید و آرام، بیاینکه باقی همکلاسیها متوجه شوند بپرسید: «چی کار می کنی؟» بعد از پاسخ او بپرسید: «به جای این کار، الآن باید چی کار کنی؟» و باز بعد از جواب او بپرسید: «خب کی شروع میکنی؟». یک گفتوگوی طولانیتر بعد از کلاس دربارهی مقررات استفاده از تلفن سر کلاس این روش تنظیمی را تکمیل میکند.
گوشهنشانی تنظیمی
گوشهنشانی (time-out) یک راهکار تربیتی-اصلاحی است به معنای محروم کردن کوتاهمدت و موقت کودک از محیطی که رفتاری نامناسب از او در آن سر زده است. گروهی از روانشناسان معتقدند گوشهنشانی فقط بخشی از یک بستهی تربیتی است و باید با رفتارهای تربیتی دیگری تکمیل شود تا اثرگذار باشد. استفاده از این روش در کلاس درس به خودتنظیمی دانشآموزان کمک میکند. البته ایجاد وقفه نباید با تحقیر و سرزنش همراه شود یا شکل مجازات به خود بگیرد؛ شکلهای مجازاتگونه این وقفه را در تنبیههایی مثل ایستادن دانشآموز کنار تخته در حالیکه دستها و یکپا را بالا نگه داشته میبینیم. هدف گوشهنشانی تنظیمی ایجاد فضایی برای درنگ و تأمل در رفتار ناشایست و اثر آن بر خود و دیگران است؛ از اینرو، نباید در دانشآموز احساس منفی ایجاد کند. جدا شدن از کلاس به شکل مجازات، احساس مشارکت و تعلق دانشآموز به کلاس را از بین میبرد و همین موجب ایجاد احساسات منفی و مخرب خواهد شد.
برای گذران این وقفهی مثبت، دانشآموزان و معلم میتوانند با هم فضایی را در کلاس مشخص کنند و وسایلی مثل صندلی و کوسن و دفتری برای نقاشی یا نوشتن در آن بگذارند. بچهها در مدت گوشهنشانی میتوانند احساس و نتیجهی فکرهایشان را نقاشی کنند یا بنویسند و بعدتر دربارهی آن با معلم حرف بزنند.
جایزه ممنوع
شاید جایزه دادن راهکاری زودبازده برای انگیزهبخشی باشد اما حامل پیامهای پنهان و قابل توجهی است. جایزه دادن در بلندمدت نهتنها اثربخش نخواهد بود که حتی آثار مخرب هم دارد. در واقع جایزه جای رضایت درونی ناشی از یادگیری و همکاری را میگیرد. یکی از اهداف تنظیم مثبت یاد دادن این نکته به دانشآموزان است که حتی وقتی کسی متوجه نیست هم کار درست را انجام دهند. برخلاف درونی بودن تأثیر تنظیم مثبت، جایزه ایجاد انگیزهی بیرونی میکند. به جای جایزه از دانشآموزان بخواهید چالشهای محیط مدرسه را مطرح کنند تا همه در یافتن راهحل شریک شوند یا از آنها برای حل یک مسأله کمک بخواهید. به این ترتیب انگیزش درونی بخشی از شخصیت دانشآموزان میشود.