مرجع: Edutopia
تاریخ انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۶
مدت مطالعه: ۵ دقیقه
«چرا باید ریاضی بخونم؟ ریاضی به چه دردم میخوره؟» جواب معمول این است: «چون همهی شما یک روز به ریاضی احتیاج پیدا خواهید کرد.» والدین یا معلمهایی که میخواهند منطقیتر جلوه کنند هم ممکن است بگویند: «چون ریاضی ذهن ما را ورزیده میکند و در حل مسائل زندگی به ما کمک خواهد کرد.»
اما هیچکدام از اینها جواب قانعکنندهای در برابر این پرسش بنیادین نیست که چرا باید وقتمان را صرف حل مسایل نهچندان سادهای کنیم که هیچ ربطی به زندگی روزمرهمان ندارند. کریم آنی (Karim Ani) معلم ریاضی و بنیانگذار وبسایت mathalicious در مقالهای به این سؤال مهم پرداخته و برای قانع کردن بچهها به شیوهای منطقی، پیشنهادهایی داده است. او به نتیجهی یک نظرسنجی اشاره کرده و نوشته که ۴۴ درصد دانشآموزان راهنمایی در آمریکا بیرون بردن زبالههای خانه را به انجام تکالیف ریاضی ترجیح میدهند، بعد از معلمان ریاضی خواسته که وابستگی به راه حل درست، فرمول و پاسخ نهایی را وا نهند و این درس را به عنوان ابزاری برای ورزیدگی و انعطاف قدرت تفکر و نمایش ساختارهای زیربنایی علم ریاضی به کار گیرند.
لُب کلام او این است: در برابر این پرسش بنیادین، مثالی پیدا کنید که ریاضی را به زندگی روزمره بچهها پیوند دهد. نمونههایی از مثالهای آقای آنی اینها است:
توابع نمایی در درس حسابان
مثلاً وقتی دانشآموز دبیرستانی از شما پرسید «چرا ریاضی؟» میشود گفت مفهوم رشد نمایی و توابع نمایی به ما کمک میکند سرعت رشد جمعیت جهان را تخمین بزنیم و از آن در برنامهریزی برای تخصیص منابع انرژی و غذا استفاده کنیم. پاسخ به سؤالهایی مثل تا ۲۰ سال بعد باید در چه حوزههایی سرمایهگذاری کنیم تا بتوانیم نیازهای جمعیت کشورمان را تأمین کنیم؟ یا تولید محصولات کشاورزی برای این جمعیت به چه زیرساختهایی نیاز خواهد داشت؟ از طریق رشد و توابع نمایی ممکن میشود.
تبدیل کسر به درصد
وقتی دانشآموز دبستانی از شما میپرسد چرا باید درصدگیری را یاد بگیرم؟ میتوانید بپرسید وقتی میخواهی در رستوران انعام پیشخدمت را حساب کنی، چه کار میکنی؟ بعد یک صورتحساب خیالی را پای تخته بنویسید و همراه با دانشآموز میزان انعام مورد نظرش را نسبت به مبلغ کل صورتحساب در بیاورید.
میانه، میانگین و رسم نمودار جعبهای
در پاسخ به دانشآموزی که میپرسد: چرا آمار؟ چرا باید فرق میانگین و میانه را بفهمم؟ میتوان گفت: وقتی تفاوت این دو را بفهمیم میتوانیم نمودار جعبهای رسم کنیم و همه اینها ابزارهایی هستند که به ما کمک میکنند توزیع ثروت در جهان را تجزیه و تحلیل کنیم و مفهوم عدالت اجتماعی را بهتر بفهمیم.
بهطور کلی باید دانشآموزان را متوجه کنیم که ریاضی میتواند ابزاری باشد برای بحث و بررسی موضوعات روزمره به شیوهای معنیدار و سازنده؛ موضوعاتی که به زندگی فردی و اجتماعی ما پیوند خوردهاند و دانستن دربارهی آنها و تجزیه و تحلیل منطقی و مستدل آنها روی کیفیت زندگی ما تأثیر میگذارد. به عبارتی، ریاضی به ما کمک میکند که شهروندانی آگاهتر، جستوجوگرتر و مؤثرتری باشیم.
یک راه مؤثر هم این است که حوزهی علاقهی دانشآموز را پیدا و به او کمک کنیم کاربرد ریاضی در آن حوزه را پیدا کند و بشناسد.
سه مؤلفهی اساسی در یادگیری ریاضیات
آقای آنی سه مؤلفهی اساسی در یادگیری ریاضی را بر میشمرد: تسلط بر فرآیند حل مسأله، درک مفهوم و کاربرد در دنیای واقعی، سپس توصیه میکند که دانشآموزان برای حل یک معادلهی نسبت و تناسب باید فرآیند حل مسأله را بشناسند، مفهوم تناسب را درک کرده باشند و بدانند کاربرد چنین مسألهای در زندگی روزمرهشان چیست.
او تأکید میکند ریاضیات نهتنها مقصودِ فرآیند جستوجوگری است، بلکه ابزاری حیاتی در این فرآیند است. گالیله روزها و ساعتها دربارهی ساخت تلسکوپ مطالعه میکرد، با این حال انگیزهی اصلی او خود تلکسوپ نبود، کاربرد تلسکوپ در «تماشای کهکشان» چیزی بود که به او انگیزه میداد. یک کلاس ریاضی بدون اشاره به کاربرد معنادار فرمولها و مفاهیم ریاضی مثل کلاس نجومی است که شاگردان آن سالها وقتشان را صرف ساختن یک تلکسوپ کنند اما هرگز آن را برای تماشای کهکشان و رصد کردن ستارهها به کار نمیبرند.