نوجوانان، تکنولوژی و سلامت روان؛ راهکارهایی برای رستگاری در عصر شبکه‌های اجتماعی

مرجع: یونیسف

تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۴۰۳

مدت مطالعه: حدود ۱۵ دقیقه

شما تنها پدر و مادری نیستید که احساس می‌کنید فرزند نوجوانتان تمام روز به گوشی موبایل خود چسبیده است! امروزه، شبکه‌های اجتماعی بخش جدایی‌ناپذیر از زندگی روزمره‌ی بسیاری از نوجوانان است. در حالی که تجربه‌ی اتصال به دنیای پهناور و بی‌پایان اینترنت مزیت‌های بسیار زیادی دارد، اما خالی از خطر و تهدید هم نیست. سازمان یونیسف با سه روانشناس درباره‌ی شیوه‌ی برخورد آنها با استفاده از شبکه‌های اجتماعی در خانواده‌ی خود گفت‌وگو کرده‌است. در این گفت‌وگو، اندرو گرینفیلد (Andrew Greenfield) روان‌شناس کودک و آموزش، لیسا دامور (Lisa Damour) روان‌شناس بالینی و متخصص رشد دختران نوجوان و پم تودین-بوکالتر (Pam Tudin-Buchalter) روان‌شناس بالینی و متخصص والدگری شیوه‌هایی را که برای خانواده‌هایشان مفید و عملی بوده است با دیگر والدین به اشتراک می‌گذارند.

۱- وقتی به حضور فرزند نوجوان‌تان در شبکه‌های اجتماعی فکر می‌کنید، چه چیز بیشتر از همه نگرانتان می‌کند؟

پم تودین-بوکالتر: بزرگ‌ترین نگرانی من این است که فرزندانم فکر کنند که در برابر حواس‌پرتیِ دیجیتال مصون هستند؛ می‌توانند همزمان روی چندین کار متمرکز بمانند، هم مطالعه کنند، هم به پیام دوستشان پاسخ دهند، هم فیلم ببینند و هم تکالیف مدرسه را به بهترین شکل انجام دهند. صدای دینگ دینگ بی‌پایانی که از پیام‌ها، ایمیل‌ها، شبکه‌های اجتماعی و سایر اعلان‌ها می‌آیند حواس خودم را هنگام کار پرت می‌کند و می‌دانم که روی آنها هم، چنین تاثیری دارد. نگرانی دیگرم این است که بچه‌هایم گمان کنند بعضی خطرها فقط بالای سر دیگران است و برای خودشان اتفاق نمی‌افتد؛ مثلا این‌که از شیادان کمین‌کرده در تالارهای گفت‌وگو زرنگ‌ترند یا هرگز قربانی کلاهبرداری‌های آنلاین نمی‌شوند. اما به عنوان یک مادر که روانشناس هم هست، معتقدم هیچ‌کس در برابر خطرها و تهدیدهای بالقوه در دنیای آنلاین که بطور ناگهانی و غیرمنتظره‌ به کاربران، به‌ویژه کاربران نوجوانان آسیب می‌زند، مصون نیست.

لیزا دامور: من نگرانم که استفاده از شبکه‌های اجتماعی جای چیزهای ضروری و مهمی مثل خواب کافی، فعالیت بدنی، انجام تکالیف مدرسه با تمرکز کافی، معاشرت حضوری با دوستان، مشارکت در مسئولیت‌ها و کارهای خانه یا فعالیت‌های اجتماعی را بگیرد. همه‌ی این‌ها برای رشد سالم و همه‌جانبه‌ی نوجوان‌ها ضروری و غیرقابل جایگزینی‌اند. علاوه بر این، درگیر شدن نوجوانان در بحث‌ها و درگیری‌های آنلاین با همسالانشان، چه وقتی خودشان قلدری می‌کنند و چه وقتی مورد آزار و اذیت و قلدری قرار می‌گیرند، برای من نگران‌کننده است،

اندرو گرینفیلد: وقت‌گذرانی طولانی در شبکه‌های اجتماعی از اصلی‌ترین نگرانی‌های من است. همین‌طور، باور کردن چیزهایی که در شبکه‌های اجتماعی می‌بینید و می‌شنوید یک خطر جدی است چون می‌تواند درک نوجوان از واقعیت را تحت تاثیر قرار دهد، یک اتفاق کوچک را به یک فاجعه‌ی بزرگ تبدیل کند یا او را فریب دهد یا منابع گمراه‌کننده و نامعتبر را باورپذیر و معتبر جلوه دهد.

۲- چه مزیت‌هایی در استفاده از شبکه‌های اجتماعی می‌بینید؟

اندرو گرینفیلد: شبکه‌های اجتماعی به ما کمک می‌کنند با گروه متنوع‌تری از افراد در ارتباط باشیم و این مهم‌ترین مزیت آن است. بدون شبکه‌های اجتماعی ارتباطات ما به خانواده و دوستان نزدیک محدود می‌شد و نمی‌توانستیم حتی با افرادی از دیگر کشورها با پیشینه‌های مختلف ارتباط داشته باشیم. یک مزیت دیگر دسترسی به طیف گسترده‌ای از اطلاعات است، گرچه این دسترسی اشکال‌هایی هم تولید می‌کند. ما باید به فرزندانمان بیاموزیم که دسترسی به این گنجینه‌ی اطلاعاتی عالی است، اما اگر توانایی تشخیص اطلاعات معتبر و صحیح از اطلاعات نامعتبر و نادرست را نداشته باشند، خطرهایی تهدید‌شان می‌کند. این دسترسی، بحث و تفکر انتقادی درباره‌ی ایده‌های مختلف را تشویق می‌کند و وظیفه‌ی ما به عنوان والدین این است که آنها را در این مسیر راهنمایی کنیم و درباره‌ی دیدگاه‌های مختلف با آنها گفت‌وگو کنیم.

پم تودین-بوکالتر: با وجود تمام نگرانی‌ها فکر می‌کنم مزیت‌های شبکه‌های اجتماعی شگفت‌انگیز است! مثلا پسرم تازگی به گروه آموزش زبان انگلیسی به پناهندگان اوکراینی پیوست. بدون دسترسی به شبکه‌های اجتماعی نمی‌توانست چنین گروهی را بشناسد و با آنها همکاری کند. افزون بر این، من بچه‌هایی را می‌بینم که در ایجاد روابط اجتماعی مشکل دارند، اما توانسته‌اند افراد همفکر خود را در شبکه‌های اجتماعی پیدا کنند؛ افرادی که شاید پیدا کردن آنها در مدرسه سخت یا ناممکن باشد. به‌علاوه، فکر می‌کنم شبکه‌های اجتماعی فضای یگانه‌ای برای نوجوانان فراهم کرده که صدایشان را به گوش دیگران برسانند و درباره‌ی مسائل مهم اجتماعی و سیاسی اطراف‌شان نظر بدهند. بابت این کارکرد مهم خوشحالم.

لیزا دامور: به نظرم شبکه‌های اجتماعی برای نوجوانانی که معمولا در برقراری ارتباط با همسالان خود در جامعه‌ی پیرامون‌شان مشکل دارند یک راه نجات است.

۳- چطور با فرزندتان درباره‌ی استفاده از شبکه‌های اجتماعی و نگرانی‌های مربوط به سلامت روان صحبت می‌کنید؟

لیزا دامور: من با دو دختر نوجوانم درباره‌ی اهمیتِ اطمینان از اینکه شبکه‌های اجتماعی زندگی آن‌ها را بهتر می‌کند و نه بدتر، صحبت کرده‌ام. آن‌ها را تشویق می‌کنم به این فکر کنند که چرا سراغ شبکه‌های اجتماعی می‌روند و هنگام استفاده از آن چه احساسی دارند. همچنین، همیشه یادآوری می‌کنم که سلامت روان ما به میزان و کیفیت خواب وابسته است و باید مراقب باشیم که شبکه‌های اجتماعی مانع خواب خوب شبانه نشوند.

اندرو گرینفیلد: پیش آمده که فرزندانم شاهد رفتارهای خشن و زورگویی‌های آنلاین باشند. در این مواقع درباره‌ی واکنش‌های ممکن صحبت کرده‌ام: آیا باید کنار بکشید؟ آیا باید نظر بدهید یا ندهید؟ آیا باید بگویید: «بچه‌ها! دیگه کافیه! این رفتار در این پلتفرم یا حتی هر جای دیگه‌ای مناسب نیست!»؟ آیا گزارش دادن این اتفاق‌ها لازم است؟ اگر بله، به چه کسی گزارش می‌دهید؟ من به عنوان یک بزرگسال می‌دانم در این شرایط چه کار کنم، اما علاقه‌مندم بدانم بچه‌هایم در این موقعیت‌ها چه کار خواهند کرد. مهم است تشویق‌شان کنیم درباره‌ی این مسائل فکر کنند و از این‌که اوضاع از کنترل خارج شود جلوگیری کنیم.

پم تودین-بوکالتر: به نظرم بچه‌های ما وقتی حرف‌های ما را بهتر می‌فهمند که پیام‌ها را به آرامی، بطور مستمر و به روش‌های مختلف و جذاب به آن‌ها منتقل کنیم. گفت‌وگو با فرزندانمان درباره‌ی نگرانی‌های احتمالیِ سلامت روان و گوش دادن واقعی به دیدگاه‌های آن‌ها در مورد مسائل مربوط به شبکه‌های اجتماعی در خانه ما بسیار موثر بوده است. ما سر میز غذا در این باره حرف می‌زنیم. از آن‌ها می‌پرسم چه چیزهایی را در ما به عنوان والدین و در دوستان‌شان مشاهده می‌کنند، بعد می‌خواهم که به خودشان در آن موقعیت‌ها فکر کنند. این روش به آن‌ها فضای فکر کردن می‌دهد؛ در واقع به جای جنگ و جدل امکان تفکر جدی و عمیق شکل می‌گیرد.

۴- چگونه استفاده از شبکه‌های اجتماعی را در خانواده‌ی خود مدیریت می‌کنید؟

اندرو گرینفیلد: من تلاش می‌کنم تا حد ممکن استفاده از شبکه‌های اجتماعی را محدود کنم. در حقیقت تلاشم این است که بچه‌های بزرگتر کوچکترها را متقاعد کنند که مدت استفاده از دستگاه‌ها را محدود کنند، نه این‌که این محدود کردن تنها از جانب من باشد. پدرها و مادرها می‌توانند حد و مرزهایی تعیین و محدودیت‌هایی ایجاد کنند، اما نکته‌ی مهم دیگر اعتماد کردن به بچه‌هاست. برای همین سعی می‌کنم این اعتماد را ایجاد کنم. با این حال وقتی خودشان مراعات نمی‌کنند، باید وارد عمل شوم و دخالت کنم.

لیزا دامور: در خانه‌ی ما تکنولوژی و موبایل سر میز غذا و در اتاق خواب ممنوع است. این قوانین ساده –به‌ویژه نبردن موبایل و دستگاه‌های دیجیتال به اتاق خواب– برای ما هم قابل اجرا و عملی بوده و هم مفید. محدود کردن استفاده از فناوری به فضاهای عمومی در خانه، زمان کلی آنلاین بودن بچه‌ها را کاهش داده است. یک قانون دیگر هم داریم؛ این‌که همه‌ی دستگاه‌ها باید شب‌ها که همه خوابند در آشپزخانه شارژ شوند. این به بهبود کیفیت خواب همه‌ی اعضای خانواده کمک کرده است.

پم تودین-بوکالتر: ما  از همان روز اول برایشان روشن کردیم که تلفن متعلق به والدین است و آن‌ها تلفن را از ما قرض می‌گیرند. یک سری قول و قرار ساده گذاشتیم؛ مثلا بعد از ساعت هفت عصر هیچ تلفنی در اتاق خواب نباشد، حتی برای انجام تکالیف. در ابتدا، بچه‌ها فقط اجازه داشتند از دو اپلیکیشن استفاده کنند؛ مثلا همزمان به اسنپ‌چت و اینستاگرام دسترسی داشتند، اگر می‌خواستند با برنامه‌ی دیگری مثلا تیک‌تاک کار کنند، باید یکی از دوتای قبلی را پاک می‌کردند تا بتوانند برنامه‌ی دیگری نصب کنند. هنوز هم برای دانلود یک برنامه‌ی جدید باید اجازه بگیرند و توضیح دهند که چرا آن را می‌خواهند. « چون همه‌ی دوستانم دارند» در خانه‌ی ما پذیرفته نمی‌شود و آن‌ها این را به‌خوبی می‌دانند.  

۵- چه کارهایی برای خانواده‌ی شما جواب داده و مفید بوده؟

لیزا دامور: چیزی که برای ما بسیار مفید بوده پایبندی من و همسرم به قوانینی است که برای بچه‌ها وضع کرده‌ایم. وقتی بچه‌ها اصرار می‌کردند تلفن‌هایشان را به اتاق خواب ببرند، چون خودمان به عنوان والد این قانون را زیر پا نمی‌گذاشتیم به‌راحتی می‌توانستیم به آن‌ها بگوییم: «بردن تلفن به اتاق خواب حتی در طول روز کیفیت خواب‌تان را تحت تأثیر قرار می‌دهد و برای سلامت جسم و روان شما خوب نیست، این‌که به شما اجازه دهیم تلفن‌تان را به اتاق خواب ببرید مثل این‌ است که خودمان در ماشین کمربند ایمنی ببندیم، ولی شما را به بستن آن مجبور نکنیم.»

پم تودین-بوکالتر: در خانه‌ی ما معیار استفاده‌ی بچه‌ها از دستگاه‌های دیجیتال مدت زمان استفاده نیست بلکه با توجه به شیوه‌ی مدیریتِ همه‌ی جنبه‌های مهم زندگی‌شان مانند ورزش، ارتباط حضوری با دوستان، انجام تکالیف و مشارکت در کارهای خانه سنجیده می‌شود. وقتی این موارد رعایت شوند، ما با این که آن‌ها برای مدتی از موبایلشان استفاده کنند، مشکلی نداریم. اما اگر یکی از این جنبه‌ها نادیده گرفته شود، ما آن مورد خاص را یادآوری می‌کنیم و یک هفته به آن‌ها فرصت می‌دهیم تا درستش کنند. اگر نتوانند، به سادگی می‌گوییم که تلفن را تا زمانی که بتوانند تعادلشان را دوباره به دست بیاورند، پیش ما می‌ماند. طبیعی‌ست که این کار ما را دوست ندارند، ولی موقعیت را کاملا درک می‌کنند. این روش ما را از جنگ قدرت و مشاجره دور نگه می‌دارد.

اندرو گرینفیلد: واقعیت این است که پدرها و مادرها هم از دستگاه‌های دیجیتال استفاده می‌کنند. این یک فرصت است برای مدل‌سازی رفتار خوب و متعادل. البته، والدین کارهای مختلفی را به صورت آنلاین برای بچه‌ها و خانواده انجام می‌دهند، مثلا رفت و آمدها را هماهنگ یا قبض‌ها را پرداخت می‌کنند و بچه‌ها باید این کارکردها را بدانند. اما اگر ما بزرگترها نتوانیم موبایل و لپ‌تاپ را برای مدتی کنار بگذاریم و کتاب بخوانیم یا با همدیگر گفت‌وگو کنیم چطور انتظار داریم بچه‌ها این کار را انجام دهند؟ سعی کنید تا جایی که می توانید با فرزندان خود تعامل داشته باشید، حتی شده ۱۵ دقیقه در روز. این تعامل‌ها نباید الزاما طولانی باشد، کیفیت‌شان مهم‌تر از کمیت آن‌هاست. پانزده دقیقه وقت‌گذرانی با بچه‌ها و توجه کامل به آن‌ها در بهبود رابطه مؤثر است. در واقع با این کار نشان می‌دهید به آن‌ها اهمیت می‌دهید. زندگی به اندازه‌ی کافی استرس دارد، بنابراین باید این زمان را حتی برای بچه‌های بزرگتر هم اختصاص دهیم.

۶- اگر به گذشته برگردید، کدام کارها را جور دیگری انجام می‌دهید یا کدام رفتارها را تکرار نمی‌کنید؟

لیزا دامور: اگر به گذشته برمی‌گشتم، خیلی زودتر با فرزند بزرگترمان درباره‌ی الگوریتم‌هایی که محتوای شبکه‌های اجتماعی را تعیین می‌کنند، صحبت می‌کردم. نوجوانان باید بفهمند که هر کاری که به صورت آنلاین انجام می‌دهند؛ چیزهایی که می‌بینند یا لایک می‌کنند، نظرهایی که می‌نویسند یا حتی مطلب‌هایی که از کنار آن عبور می‌کنند وارد یک پایگاه داده‌ی قدرتمند می‌شود و تعیین می‌کند بعدا چه چیزی برایشان نمایش داده شود. الگوریتم‌ها جوری طراحی شده‌اند که فیدهای شبکه‌های اجتماعی با پست‌هایی پر شود که نادیده گرفتن آن‌ها بسیار سخت است؛ صرف‌نظر از اینکه این پست‌ها برای نوجوانان مفید هستند یا نه.

پم تودین-بوکالتر: اگر به گذشته برگردم برای دادن گوشی موبایل به فرزندانم بیشتر صبر می‌کنم!

۷- به والدین نوجوانانی که هنوز در شبکه‌های اجتماعی حضور ندارند، چه توصیه‌ای می‌‌کنید؟

اندرو گرینفیلد: بستگی به پلتفرم دارد، اما مهم‌ترین توصیه‌ای که به والدین کودکانی که هنوز در شبکه‌های اجتماعی فعال نیستند می‌کنم این است که در درک این‌که هر آنچه در فضای آنلاین منتشر می‌شود برای همه قابل مشاهده است به بچه‌ها کمک کنند. هرچند ما می‌توانیم تنظیمات امنیتی مختلفی داشته باشیم، اما همچنان دیگران می‌توانند به این اطلاعات دسترسی پیدا کنند. اغلب افراد معمولا این واقعیت را دست‌کم می‌گیرند که این تصاویر واقعا همیشه و به شکل‌ها و به روش‌های مختلف در دسترس خواهند بود.

لیزا دامور: به نظر من بهتر است دسترسی نوجوانان به شبکه‌های اجتماعی را تا زمانی که واقعاً برای حفظ دوستی‌هایشان به آن نیاز دارند، به تاخیر بیندازیم. نوجوانان جوان‌تر می‌توانند از طریق پیامک با هم‌سالان خود در ارتباط باشند و با هم قرار بگذارند. بزرگسالانی که می‌خواهند به نوجوان خود گوشی هوشمند بدهند، می‌توانند با گوشی‌هایی شروع کنند که مرورگر یا برنامه‌های شبکه‌های اجتماعی ندارد و به این شرط به مرورگر و اپلیکیشن‌های شبکه‌های اجتماعی دسترسی داشته باشد که نشان دهد می‌تواند به خوبی و با مسئولیت و دقت از پیامک‌ها استفاده کند. مغز نوجوانان از چهارده سالگی ظرفیت خوبی برای شک و بدبینی پیدا کرده است. هرچه نوجوانان نسبت به رسانه‌های اجتماعی شکاک‌تر باشند، بهتر است.

پم تودین-بوکالتر: وقتی اوضاع به هم می‌ریزد، یک گوش شنوای امن و یک والد حامی برای فرزند خود باشید. به جای این‌که بلافاصله موبایل را از آن‌ها بگیرید، به حرف‌هایشان گوش دهید. به این ترتیب، اطمینان حاصل می‌کنید که وقتی مشکلی پیش می‌آید، ابتدا به شما مراجعه می‌کنند. منظورم این نیست که زیر پا گذاشتن قول و قرارها یا دیگر مشکلات پیامدی برایشان نداشته باشد، اما تنبیه و رفتارهای تنظیمی را می‌توانید کمی به تعویق بیاندازید تا وضعیت روانی نوجوان بهتر شود. در حقیقت باید پدر و مادری باشیم که اول می‌گوید : «من پشتت هستم، الان چطور می‌تونم بهت کمک کنم؟» و بعد سراغ تنبیه یا جریمه بروید. اگر ما بزرگترها فورا عصبانی و به تنبیه متوسل شویم، بچه‌هایمان اشتباهات آنلاین خود را از ما مخفی می‌کنند و سپس اوضاع واقعا می‌تواند بدتر شود!

«تا جایی که می‌توانید صبر کنید، چون وقتی سوار اتوبوس شبکه‌های اجتماعی شدید، به سرعت به یک قطار بدون کنترل تبدیل می‌شود!»

۸- برای والدینی که تلاش می‌کنند نوجوانان‌شان را از شبکه‌های اجتماعی جدا کنند چه توصیه‌ای دارید؟

اندرو گرینفیلد: این روزها بسیاری از بچه‌ها می‌گویند: «خب، اگر با گوشی مشغول نباشم، پس چه کار کنم؟» آن‌ها به‌صورت پیش‌فرض به استفاده از دستگاه‌های دیجیتال عادت کرده‌اند. بنابراین، به جای اینکه فقط بگوییم «خاموشش کن» یا «بذارش کنار» لازم است که با آن‌ها تعامل داشته باشیم و به آن‌ها بیاموزیم که به جای وقت‌گذرانی با موبایل یا شبکه‌های اجتماعی چه کار دیگری می‌توانند انجام دهند. به آن‌ها ایده بدهید، با آن‌ها بازی کنید و اگر زمان مناسبی است، با آن‌ها بیرون بروید.

لیزا دامور: برای کمک به نوجوانان در کم کردن مدت زمانی که در شبکه‌های اجتماعی سپری می‌کنند، باید این را بپذیریم که آنها اغلب زمانی که به حواس‌پرتی نیاز دارند به شبکه‌های اجتماعی روی می‌آورند و این همیشه چیز بدی نیست. در واقع، بسیاری از بزرگسالان، از جمله خود من، وقتی احساس بی‌حوصلگی یا خستگی می‌کنند آنلاین می‌شوند چون یک گشت‌وگذار سریع آنلاین می‌تواند حال و هوای آدم را عوض کند. من به بچه‌های نوجوان خودم گفته‌ام که استفاده  از شبکه‌های اجتماعی برای حواس‌پرتی اشکالی ندارد، اما باید میزان این حواس‌پرتی را مدیریت کنید. فقط به اندازه‌ای در شبکه‌های اجتماعی وقت بگذرانید که برای تجدید روحیه یا استراحت به آن نیاز دارید. از آن به قدری استفاده نکنید که چالش‌های جدیدی مثل عقب افتادن از تکالیف مدرسه برایتان ایجاد کند.

پم تودین-بوکالتر: این‌که به فرزند نوجوانتان بگویید که موبایل یا لپ‌تاپ را کنار بگذارند به تنهایی کارساز نیست. گاهی برای من هم سخت است که یک سریال خوب را رها کنم! ما باید محیطی ایجاد کنیم که به نوجوانانمان چیزی بهتر از صفحه‌ی نمایش ارائه دهد و آن چیز، ارتباط واقعی، بدون پیش‌داوری و همراه با فرصت‌های ریسک سالم است. مغز نوجوانان برای رشد و توسعه به ریسک نیاز دارد، بنابراین اگر از شما می‌خواهند که به بانجی جامپینگ بروند، بگویید بله! و همراهی‌شان کنید. اجازه دهید ریسک و تحریک دوپامین را در مکان‌های دیگر پیدا کنند تا به رفتارهای پرخطر آنلاین روی نیاورند.