تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۳۹۹
مدت مطالعه: حدود ۲۵ دقیقه
یکی از چالشهای کلاس آنلاین ارزیابیِ میزان یادگیری دانشآموزان و رسیدن به جوابی برای این سؤالهاست که هر یک از دانشآموزان در فرآیند یادگیری چه چیزهایی یادگرفتهاند؟ چه مهارتهایی به دست آوردهاند؟ در کدام بخشها عملکرد بهتری داشتهاند؟ باید روی کدام قسمتها بیشتر کار کنند؟ و در نهایت اینکه فرآیند یادگیری و برنامههای آموزشی معلم چهقدر بازدهی داشته و در کدام بخشها باید بازنگری کند؟
این دست سؤالها در جریان طراحی انواع روشهای ارزیابی طرح میشوند و معلم بر اساس پاسخ این سؤالها و با در نظر گرفتن شیوهی تدریس و هدفی که دنبال میکند، روش ارزیابی را انتخاب و برای آن برنامهریزی میکند.
در شرایطی که شکل و شمایل کلاسها و نوع ارتباط معلم با شاگردانش به کل تغییر کرده و معلم از راه دور و از طریق ابزارها و برنامههای آنلاین به دانشآموزان درس میدهد، نحوهی ارزیابی هم باید تغییر کند؛ تغییری که در عمل چندان ساده نیست و پیچیدگیهایی دارد. با توجه به ویژگیهای کلاس آنلاین، چه روشهایی برای ارزیابی قابل اجرا است؟ چه عواملی در طراحی روش ارزیابی آموزش آنلاین مؤثر هستند؟ برای این شکل جدید از آموزش، ارزیابی کیفی مناسبتر است یا ارزیابی کمی؟ ارزیابی کیفی یا کمی را باید بر اساس چه معیارهایی طراحی کرد؟ دغدغهی تقلب در آزمونها و ارزیابیهای آنلاین چهقدر اولویت دارد؟ چه نکاتی در مورد تقلب باید در نظر گرفته شود؟ اعتبار و دقت ارزیابی تحت تأثیر چه عواملی است؟ کدام عوامل از اعتبار و دقت ارزیابی میکاهد و چهطور میتوان این عوامل مخرب را از سر راه برداشت یا از اثرگذاریشان کاست؟
برای همفکری دربارهی این سؤالها و طرح دغدغهها و نگرانیها دربارهی ارزیابی در آموزش آنلاین، در دومین روز آبان ۱۳۹۹ از معلمان دعوت کردیم در یک جلسهی آنلاین دور هم جمع شوند و از تجربههایشان بگویند. آنچه میخوانید خلاصهای است از چالشها و راهکارهای طرح شده در دومین وبینار از سلسله وبینارهای «آموزش آنلاین در دوران کرونا» که ذیل سه عنوان «هدف ارزیابی»، «روشهای ارزیابی قابل اجرا در کلاس آنلاین» و «تقلب» تنظیم شده است.
هدف ارزیابی
یکی از عوامل مهم در چگونگی طرح و اجرای ارزیابی این است که ارزیابی قرار است چه هدفی را دنبال کند. به عبارت دیگر، معلم انتظار دارد این ارزیابی چه اطلاعاتی در اختیار او بگذارد و از این دادهها چهطور و برای رسیدن به چه هدفی استفاده خواهد کرد؟ ارزیابی میتواند اهداف متفاوتی داشته باشد. دو هدف رایج در ارزیابیِ انواع کلاسها و فرآیندهای آموزشی «تشخیص» و «سنجش» است.
در ارزیابی تشخیصی (ارزیابی با هدف تشخیص) اولویت این است که معلم به اطلاعاتی دست پیدا کند که به کمک آنها نقاط ضعف و قوت و همینطور چالشها، مشکلات و نیازهای فرآیند یادگیری را تشخیص دهد و شناسایی کند؛ اینکه یادگیرندگان کدام بخشها را بهتر یاد گرفتهاند؟ کدام بخش یا فعالیت کلاس مؤثرتر بوده و به یادگیری بهتر و عمیقتر انجامیده؟ کدام روشها موفق نبوده و باید با روشهای دیگری جایگزین شود؟ مشکل یا نیاز ممکن است به یک یا چند دانشآموز مربوط شود یا ناشی از روش تدریس و ویژگیهای فضای آموزشی باشد. معلم قرار است بر اساس نتایج ارزیابی تشخیصی برای فعالیتهای آتی کلاس برنامهریزی کند.
در ارزیابی سنجشی، هدف و اولویت اصلی سنجشِ میزان یادگیری تکتک دانشآموزان و سطحبندی آنهاست؛ اینکه هر دانشآموز چهقدر محتوای آموزشی را درک کرده، چهقدر در رسیدن به اهداف آموزشی کلاس موفق بوده و آیا میتواند به سطح بعدی برود یا خیر.
پاسخ به این سؤال که «چه هدفی را در ارزیابی دنبال میکنم؟» به معلم کمک میکند روش مناسب برای رسیدن به همان هدف خاص را پیدا کند. نکتهی دیگر اینکه گاه یک روش ارزیابی اطلاعاتی در اختیار معلم میگذارد که برای هر دو هدف به کار میآید؛ یعنی با تکیه به دادههای ارزیابی هم میتوان خودِ فرآیند آموزشی را سنجید و هم ارزیابیِ دقیقی از میزان یادگیری دانشآموزان بهدست آورد.
هدف ارزیابی، سنجش و ارزیابی است، نه آموزش
یک نکتهی مهم در برنامهریزی برای ارزیابی و انتخاب روش مناسب توجه به این اصل است که قصد اصلی ارزیابی، بررسی و سنجش است. گرچه ممکن است یادگیرندگان در فرآیند ارزیابی چیزهایی یاد بگیرند یا مهارتهایی به دست آورند، ولی هدف اصلیِ ارزیابی آموزش و ارتقای دانش یادگیرنده نیست. هر آنچه از اعتبار و دقت ارزیابی کم کند یا بر اهدافی غیر از ارزیابی و سنجش متمرکز شود، ممکن است باعث اتلاف وقت و نیرو و بروز اشتباهات جبرانناپذیر شود. برای مثال در یک فعالیت آموزشی مواجههی دانشآموز با سؤالهایی که قرار است فقط کنجکاوی او را برانگیزد و همینطور فرصتهایی که برای آزمون و خطا در نظر گرفته میشود، بخشی از روند یادگیری است و اشتباه در آن قابل جبران و گاه حتی مطلوب است. ولی در ارزیابی لازم است بر هدف اصلی سنجش تمرکز کرد و درست نیست دانش آموز را در مسیری قرار داد که ناچار به آزمون و خطا شود. قرار گرفتن دانشآموزان در این وضعیت به نتیجهی ارزیابی لطمه وارد میکند. بنابراین بهتر است طراحی و اجرای ارزیابی متناسب با هدف اصلی (سنجش یا تشخیص) انجام شود.
مهارتها و امکانات مربوط به تکنولوژی در فرآیند ارزیابی
ارزیابی در کلاسهای اینترنتی -مانند دیگر عناصر چنین کلاسی- به تکنولوژی وابسته است. لازم است تا جای ممکن به دانشآموزان کمک شود که پیش از ارزیابی مهارت لازم برای کار با این ابزارها و نرمافزارها را کسب کنند. افزون بر این، امکانات آنها را هم باید در نظر گرفت. مثلاً اگر یکی از تکالیف کلاس تولید ویدیوی یک دقیقهای دربارهی یک موضوع است و این کار به خرید یا نصب یک اپلیکیشن ویژه نیاز دارد، معلم باید به مسائلی مثل امکان خرید یک اپلیکیشن اضافه و حجمی که روی دستگاه (کامیپوتر، موبایل یا تبلت) اشغال میکند توجه کند. ممکن است گوشی هوشمند تعدادی از دانشآموزان قدیمی باشد و امکان نصب اپلیکیشنهای حجیم و پیشرفته را نداشته باشد. این آشنایی با تکنولوژی و در نظر گرفتن محدودیتها باید قبل از آزمون اتفاق بیفتند و دانشآموزان برای تمرین فرصت داشته باشند. در غیر این صورت آنچه که مورد سنجش قرار میگیرد ممکن است مهارت یا امکانات مربوط به تکنولوژی باشد نه موضوع درسی مورد نظر.
روشهای ارزیابی قابل اجرا در کلاس آنلاین
فرصتهای یادگیری و تمرین به عنوان ارزیابی: مشاهده و ثبت روند یادگیری هر دانشآموز میتواند منبعی برای ارزیابی باشد. برای این کار لازم است معلم (در صورت امکان با مشارکت خود دانشآموز) معیارهایی برای ارزیابی تعیین کند و این معیارها را با دانشآموزان به اشتراک بگذارد. تعیین معیار باعث میشود هم معلم بداند در طول کلاسها و تمرینها چه نکاتی را بهدقت، مشاهده و ثبت کند و هم دانشآموزان بدانند عملکرد آنها بر چه اساسی ارزیابی میشود و با کار کردن روی چه دانشها یا مهارتهایی میتوانند نتیجهی بهتری در ارزیابی پایانی به دست آورند.
نوشتن دربارهی امور روزمره بهجای مشق: دانشآموزان میتوانند یک دفتر خاطرات روزانه داشته باشند و به جای مشق نوشتن یا رونویسی از درسها، در دفتر خاطراتشان از فعالیتهای روزمره و فکرها و ایدههایشان بنویسند. بچهها میتوانند یک دفتر کاغذی داشته باشند و در آن بنویسند یا برای هر روز یک فایل مکتوب در کامپیوتر یا موبایلشان ایجاد کنند و همه را طبق تاریخ در یک فولدر ذخیره کنند. یک راه دیگر درست کردن «جعبهی احساسات» است؛ دانشآموزان در طول هفته احساسات مختلفشان را مینویسند و در جعبهشان جمع میکنند. نوشتن این خاطرات و احساسات باعث تقویت مهارتهای خواندن و نوشتن میشود و میتوان از بچهها خواست درسهای مرتبط با نگارش و نوشتن را در این روزنوشتهها تمرین کنند. تهیه لیست خرید منزل هم میتواند ابزاری برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز ارزیابی باشد و بچهها میتوانند مهارت های ریاضی مثل جمع و تفریق و ضرب را تمرین کنند.
تهیهی اینفوگرافیک یا پوستر: دانشآموزان میتوانند در مورد یک موضوع یا سؤال علمی متناسب با سطح کلاس یک پوستر طراحی کنند. هر پوستر، بنا به موضوع و معیارهایی که برای معلم و دانشآموز مهم است میتواند بخشهای مختلفی مثل توضیحات کوتاه و دقیق، تصویر یا نمودار را در بر گیرد و به بررسی جوانب مختلف موضوع اصلی بپردازد. تهیهی اینفوگرافیک یا پوستر میتواند فردی یا گروهی باشد و دانشآموزان در جلسهای کوتاه آن را برای معلم و باقی شاگردان ارائه کنند، از مراحل مختلف تهیهی پوستر، گردآوری و دستهبندی اطلاعات و نحوهی بازنمایی آنها بگویند و در کل فرآیند کار بازاندیشی کنند. معلم میتواند با معیارهای ارزیابی که از قبل در اختیار دانشآموزان قرار داده از پوستر به عنوان بخشی از ارزیابی کلی کلاس استفاده کند.
انجام آزمایش و پروژه: دانشآموزان میتوانند دربارهی سؤالی که معلم یا خودشان طرح کردهاند به صورت انفرادی یا گروهی تحقیق و آزمایش کنند و نتیجه را به شکلهای مختلف مثل ارائهی شفاهی یا کتبی با معلم و باقی همکلاسیها به اشتراک بگذارند. این روش کمک میکند سطوح بالاتر یادگیری، مثل تجزیه و تحلیل و استدلال نیز در فرآیند یادگیری و ارزیابی در نظر گرفته شود.
ارائهی مطلب: دانشآموزان میتوانند در مورد یک مطلب سخنرانی کنند و از آن فیلم بگیرند و به معلم بفرستند. فیلمها نهتنها منابع خوبی برای ارزیابی هستند، بلکه میتوان آنها در کلاس پخش کرد و فرصت پرسش و پاسخ به دانشآموزان داد.
ارزیابی مشارکتی: معلم میتواند دانشآموزان کلاس را گروهبندی کند، برای هر گروه یک سؤال طرح کند و به آنها فرصت بدهد در گروه همفکری کنند. سپس یک نفر از گروه به عنوان سخنگو جواب بدهد. اگر حین شرح پاسخ، سؤالهای دیگری طرح شد یا به هر دلیلی سخنگو به مشورت با همگروهیهایش نیاز داشت، میتواند به گروه برگردد، از همگروهیهایش مشورت بگیرد و به سؤالهای جدید جواب دهد. چالشی که ممکن است در این روش پیش بیاید این است که بعضی از اعضا زیاد فعال نباشند. برای رفع این مشکل میتوان در هر گروه نقشها و مسئولیتهای مختلفی در نظر گرفت و نقش اعضا را چرخشی کرد تا تکتک دانشآموزان در نقشی که فعالیت بیشتری میطلبد، مشارکت کنند.
یک راهکار دیگر این است که دانشآموزان کار یکدیگر را ارزیابی کنند و به هم بازخورد بدهند. به این ترتیب همهی اعضا میدانند که باید در گروه فعال باشند و علاوه بر نظر معلم، نظر همگروهیهایشان هم در ارزیابیِ نهایی مؤثر است. لازم است پیش از شروع کار، معیارهای ارزیابی تا جای ممکن با توافق خود دانشآموزان تعیین و اطمینان حاصل شود که همهی اعضا میدانند قرار است عملکردشان بر اساس چه معیارهایی سنجیده شود.
حل مسأله به کمک کتاب: دانشآموزان میتوانند برای حل مسأله به کتاب مراجعه کنند. به این ترتیب تنها حافظهی دانشآموزان سنجیده نمیشود. استفاده از این روش در ارزیابی به طرح سؤالهای تحلیلی نیاز دارد، سؤالهایی که دانشآموزان برای جواب دادن به آنها به چیزی جز حفظیات نیاز دارند و سطوح بالاتر تفکر مانند مقایسه، تحلیل و استدلال را هم به کار میگیرد.
بندنویسی: دانشآموزان بهطور پیوسته در مورد موضوعات مختلف مطلب مینویسند و این نوشتهها منبعی برای ارزیابی است. برای مثال به جای اینکه مخروط را تعریف کنند یک پاراگراف دربارهی آن مینویسند یا خاطرهای مرتبط با موضوع درس را بهصورت مکتوب تعریف میکنند. معیارهایی که معلم بر اساس آنها نوشتههای دانشآموزان را ارزیابی میکند -مثلاً انسجام متن، پاراگراف بندی، ارتباط جملهها با هم، نتیجهگیری و استدلال- باید از پیش به آنها اطلاع داده شود. همچنین اشتباهات رایج در مشق و تکالیف در ارزیابی این نوشتهها تأثیر منفی نگذارد.
مصاحبهی علمی: یک روش ارزیابی مصاحبهی علمی معلم با دانشآموزان دربارهی یکی از موضوعات درسی است. اگر مصاحبه در حضور باقی بچهها انجام میشود، بهتر است سؤال یا موضوع مصاحبهی هر یک از دانشآموزان متفاوت باشد. سؤالهای چنین مصاحبهای باید بهتدریج عمیقتر و تحلیلیتر شوند.
تقلب
ارزیابی باید بر اساس قواعد و قوانینی که توسط معلم یا با توافق بین معلم و دانشآموزان تعیین شده، اجرا شود. این قوانین و قواعد بهتر است در جهت اهداف دقیق ارزیابی وضع شوند، نه معیارهای کلی و نسبی اخلاقی. یعنی معلم با در نظر گرفتن هدف ارزیابی و عواملی مثل سن و سطح دانشآموزان، امکانات و روش تدریس و نوع آزمون مورد نظر قول و قراری شفاف و دقیق با دانشآموزان میگذارد تا بدانند در این مقطع خاص از ارزیابی چهطور باید رفتار کنند، مجاز است از چه منابعی کمک بگیرند و اجازهی استفاده از کدام منابع و کمکها را ندارند. تعیین این قواعد و قوانین و اطلاع دادن آنها به دانشآموزان پیش از انجام ارزیابی، صحت و دقت نتیجهی ارزیابی کیفی یا کمی را تضمین میکند. افزون بر این، امکان ارزیابی منصفانه را فراهم میآورد. در هر آزمون استفاده از بعضی از منابع یا مشاوره با دیگر همکلاسیها، بنا به صلاحدید معلم و بسته به نوع آن آزمون، مجاز یا غیرمجاز است.
دلایل رایج تقلب و راهکارهای مواجهه با ان
شرایط دشوار کلاسهای مجازی در دوران کرونا: دانشآموزان در دوران کرونا ناگهان از کلاسهای آشنا و دوستان و همکلاسیهایشان جدا و به کلاسهای مجازی فرستاده شدهند. این تغییر ناگهانی و پیامدهای روانی، اقتصادی و اجتماعی آن روی زندگی دانشآموزان تأثیر بسیاری دارد و اضطراب و استرس غیرمعمولی را به آنها وارد میکند. رفتارهای ناهنجار و خارج از چارچوبهای مورد توافق، از جمله تقلب، ممکن است پاسخ بچهها به این تغییر باشد. در این شرایط بهتر است به جای سختگیری و فشار بیشتر با دانشآموزان همدلی کرد و به جای حساسیت روی نمره، بر حضور دانشآموزان و سلامت روان آنها و کیفیت یادگیریشان متمرکز شد. معلم در این فضای آموزشی نباید به پلیس تقلب تبدیل شود بلکه باید نقش تسهیلگری همراه را ایفا کند که لذت یادگیری و احساس تعلق به گروه را در دانشآموزان زنده نگه میدارد.
شفاف نبودن ارزیابی و معیارهای آن: گاه برای دانشآموز روشن نیست که چه کاری تقلب به حساب میآید. اگر دستور کار در هر آزمون کاملاً شفاف بیان نشود، ممکن است دانشآموز فکر کند میتواند از کتاب کمک بگیرد یا از دیگران سؤال کند. پیش از برگزاری هر آزمون معلم باید بهطور شفاف و روشن توضیح دهد که دانشآموز برای پاسخ به سؤالها به جز تکیه بر دانش و مهارتهای شخصی مجاز است از چه منابع دیگری کمک بگیرد و استفاده از چه راهکارها و منابعی مجاز نیست. معلم وظیفه دارد تا جای ممکن از سردرگمی دانشآموزان در جریان ارزیابی بکاهد.
ارزشهای جمعی اشتباه: بچهها ممکن است تحت تأثیر رواج ضدارزشهایی که در محیط پیرامونشان میبینند، تقلب را نوعی زرنگی و هوشمندی به حساب آورند. آنها نه تنها در گروه همسالان بلکه گاه در میان بزرگسالانی که در جامعه نقشهای گوناگون ایفا میکنند، میبینند و میشنوند که پیش بردن کارها را با دروغگویی، بیتوجهی به حق دیگران یا تلاش برای نادیده گرفتن حقوق دیگران نوعی مهارت مثبت، زرنگی و زیرکی به شمار میرود. در این فضا دانشآموزان دچار تناقض میشوند و تقلب را نیز در گروه همین دست مهارتها میگذارند. باید برای دانشآموزان توضیح داده شود که قول و قراری که معلم با آنها گذاشته چه اهمیتی دارد و تخطی از آنها چه پیامدی خواهد داشت. هشدار دربارهی پیامدها و عواقب، تهدید دانشآموزان نیست بلکه مسئولیتپذیری، صداقت و شفافیت در رابطهی میان معلم و دانشآموزان است.
اضطرابِ برگشتناپذیر بودن نتیجهی ارزیابی: یکی از دلایل تقلب این است که دانشآموز فکر میکند هر آزمون یا امتحان تنها فرصت برای نمره گرفتن است و اگر اشتباه کند یا چیزی را فراموش کرده باشد، هیچ فرصتی برای جبران یا تغییر در ارزیابی وجود ندارد. این باعث اضطراب در بعضی دانشآموزان میشود و پاسخ آنها به این اضطراب، روی آوردن به روشهایی است که ما به عنوان تقلب میشناسیم. برای رفع این مشکل پیشنهاد میشود فاکتورهای مختلف و متفاوتی برای تعیین نمره یا بازخورد پایانی دانشآموزان در نظر گرفته شود و آزمونها طوری طراحی شوند که به همهی دانشآموزان فرصت برابر برای جبران بدهند. مثلاً در تعیین قوانین آزمون و ارزیابی مشخص کنیم که هر کدام از دانشآموزان میتواند جواب یکی از سؤالهای آزمون کتبی یا شفاهی را بعد از پایان آزمون بدهد، به این شرط که چیزی به جواب اصلی سؤال بیفزاید تا به این ترتیب بخشی از نمره را بگیرد. روش دیگر این است که به دانشآموزان اجازه داده شود به چند سؤال پاسخ ندهد، مثلاً دوازده سؤال طرح کنیم و به دانشآموزان بگوییم که به انتخاب خود به ده سؤال پاسخ دهند.
کمالگرایی: بعضی از دانشآموزان به دلایل مختلف از جمله ویژگیهای شخصیتی یا فشار اطرافیان و ساختار آموزشی کمالگرا هستند و فکر میکنند باید صد در صد ارزیابی را درست انجام دهند. خوب است معلم این ایده را در ذهن دانشآموزان جا بیندازد که اشتباه کردن ایرادی ندارد و باید به اشتباهها به عنوان فرصتی برای خودارزیابی و بازاندیشی نگاه کنیم. یک روش برای عملی کردن این ایده این است که درصدی از خطا در انواع آزمونها و ارزیابیها به رسمیت شناخته شود، مثلاً کسی که ۹۵ درصد ارزیابی را درست انجام داده نمرهی کامل یا درجهی عالی بگیرد. یک روش دیگر این است که از دانشآموزان بخواهیم خطاهای خود را تبدیل به فرصتی برای طرح سؤال و یادگیریهای بعدی کنند و برای طرح سؤالهای تازه یا نوشتن پاراگرافی به عنوان خود ارزیابی یا بازاندیشی فردی به آنها امتیاز دهیم.
تقلب برای هیجان: برای بعضی از دانشآموزان تقلب کردن و یا حتی تقلب رساندن نوعی هیجان، ماجراجویی، خلاقیت و واکنش به قدرت محدودکنندهی معلم محسوب میشود. احتمال تقلب با انگیزهی هیجان یا به چالش کشیدن قدرت و سلطهی معلم در کلاسهایی که معلمهای سختگیرترند، محدودیتها بیشتر است و دینامیک ارتباطی دانشآموز و معلم بر پایهی قدرتآزمایی است، بیشتر است. برای پاسخ به نیازِ هیجان و خلاقیت میتوان فرصتهایی برای رقابت مثبت و نوآوری فراهم کرد که همراه با شادی و تخلیهی انرژی است. مسابقهی علمی بین شاگردان یک یا چند کلاس یکی از راههای برآوردن نیاز به هیجان و خلاقیت است و با توجه به محدودیتهای کلاس آنلاین هم قابل اجرا است. در کلاسهای آنلاین میتوان مسابقهی تولید ویدیوی کوتاه، انیمیشن یا پوستر بهصورت فردی یا گروهی برگزار کرد.
ترس والدین: دانشآموزان گاه تحت فشارِ ناشی از نگرانی والدین دست به تقلب میزنند. بعضی والدین، بهویژه در دوران آموزش آنلاین نگران هستند که کار فرزندشان از نظر معلم سطح پایین باشد و آنچنان که باید مورد توجه و تشویق معلم قرار نگیرد. این نگرانیِ والدین فشار زیادی به دانشآموز وارد میکند. پیشنهاد میشود معلم در یک جلسهی آنلاین یا در قالب پیام مکتوب به والدین توضیح دهد که کار دانشآموز در هر سطحی که باشد اهمیت و ارزش دارد و اگر معلم با حاصل کار خود دانشآموز روبهرو شود، حتی اگر کمبود و مشکلی وجود داشته باشد، بهتر میتواند برای فرآیند یادگیری برنامهریزی و به رشد دانشآموز کمک کند. یک راه پیشنهادی دیگر، مشارکت دادن والدین در روند ارزیابی است. معلم میتواند کلید پاسخ را بعد از آزمون برای والدین بفرستد و از آنها بخواهد آزمون فرزندشان را تصحیح کنند و برای معلم بازخورد بنویسند، و بعد معلم به آنها نشان دهد که چهطور از اشتباهات دانشآموزان برای تشخیص کمبودهای کلاس (ارزیابی تشخیصی) و برنامهریزی برای جلسات بعدی استفاده میکند.
تناسب نداشتن روش ارزیابی با روش تدریس: اگر روش ارزیابی متناسب با روش تدریس نباشد دانشآموزان دچار سردرگمی میشوند و به کمک گرفتن از دیگران برای حل سؤالهای آزمون روی میآورند. برای مثال اگر تدریس حافظهمحور باشد ولی در ارزیابی از دانشآموزان انتظار تجزیه و تحلیل داشته باشیم، طبعاً دانشآموز به اندازهی کافی آماده نیست و پیش از آزمون مهارت لازم برای پاسخ به سؤالها را به دست نیاورده است؛ یا برعکس اگر تدریسْ آزمون و خطا محور و تحلیلی، و ارزیابی حافظهمحور و با سؤالهای بسته باشد، دانشآموزان نمیتوانند سطوح مختلف دانش و درک و تحلیل خود و مهارتهایی که در طول کلاس به دست آوردهاند را در ارزیابی نشان دهند. بنابراین بهتر است ارزیابی و تدریس با هم هماهنگ باشد.